اسماعیل بن عبدالرحمن صابونیصابونی، اسماعیل بن عبدالرحمن، کنیهاش ابوعثمان، عالم و محدّث شافعی در قرن پنجم میباشد. فهرست مندرجات۲ - مجالس وعظ ۳ - منصب خطابت نیشابور ۴ - سرودن شعر ۵ - اساتید و مشایخ ۶ - مجالس تحدیث ۷ - ویژگیها ۸ - سفرها ۹ - مراوده با بزرگان ۱۰ - وعظ و خطابه در نیشابور ۱۱ - درگذشت ۱۲ - اعقاب و فرزندان ۱۳ - آثار ۱۳.۱ - الرسالة فی إعتقاد أهل السنة ۱۳.۲ - وصیتنامه صابونی ۱۳.۳ - المائتین ۱۳.۴ - الدعوات ۱۳.۵ - الانتصار ۱۳.۶ - تفسیر ۱۴ - فهرست منابع ۱۵ - پانویس ۱۶ - منبع ۱ - معرفیمهمترین شرح حال زندگی او را عبدالغافر فارسی [۱]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۶ـ۱۸۱، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
آورده است و مطالب دیگر منابع عمدتاً مبتنی بر آناند. [۴]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۲۷۳۲۷۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
صابونی در ۳۷۳ به دنیا آمد. [۵]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۸۰، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
نسب او از طرف مادرش، زین البیت، به ابوسعد یحیی بن منصور بن حسنویه سلمی، مشهور به زاهد اکبر (متوفی ۲۸۷)، می رسد [۷]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۶ـ۱۷۷، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
[۸]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۲۷۴، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
[۹]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۳۱۴ـ۳۱۵، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
میرسد. نسب پدری وی نیز مشهور بوده است. خود صابونی [۱۰]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۱۸۴، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
ابوحامد احمد بن اسماعیل را نیای پدریاش و ابوعبدالله محمد بن عدی بن حمدویه صابونی را پدربزرگِ پدرش معرفی کرده و در جایی دیگر، [۱۱]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۳۱۵، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
[۱۲]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۳۱۸، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
عدی بن حَمْدُویه (جدّ چهارمش) و دو فرزند او (ابوعبدالله و ابوعبدالرحمن) را در زمرۀ بزرگان اهل حدیث خوانده است. پدر صابونی، ابونصر عبدالرحمن بن احمد واعظ، از عالمان شافعی و واعظان مشهور ساکن نیشابور بوده است. او را به سبب تعصبات مذهبیاش، فردی به احتمال بسیار حنفی در سال ۳۸۲ به قتل رساند. [۱۳]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۷، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
[۱۵]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۷۳۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
از این رو، صابونی [۱۶]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۱۸۴، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
از پدرش با تعبیر «والدی الشهید» یاد کرده است. بولیت احتمال داده که وی همان ابونصر واعظی است که سبکی [۱۷]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۳، ص۱۷۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
از تغییر مذهب وی از حنفی به شافعی خبر داده است. این احتمال با توجه به کشته شدن ابونصر به سبب گرایش دینیاش معقول مینماید.۲ - مجالس وعظابوطیب سهل بن محمد صعلوکی تربیت صابونی را پس از مرگ پدرش برعهده گرفت. صابونی از خردسالی به جای پدر به منبر وعظ میرفت و صعلوکی نیز دراین کار او را بسیار تشویق مینمود و خود در آن مجالس حضور مییافت. شهرت مجالس موعظه او تا بدان حد بود که عالمان شافعی برجسته نیشابور، چون ابواسحاق اسفراینی و ابنفورک ، نیز در آن مجالس حضور مییافتند. وی دراین مجالس به فارسی و عربی وعظ میکرد. [۱۸]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۷، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
وصف فارسی [۲۰]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۷، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
دربارۀ جلسات وعظ صابونی، تبحر او را در وعظ و سبب شهرتش را به واعظ نشان میدهد. [۲۱]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۶، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
برخی اشارات دربارۀ مجالس وعظ او در نیشابور و هرات و برخی شهرهای دیگر در منابع آمده است. صابونی در بخشی از مجالس موعظهاش داستانهای عبرتآمیز نیز نقل میکرده است که نمونههایی از آن در رونق المجالس، [۲۷]
مجهولالمؤلف، منتخب رونق المجالس و بستان العارفین و تحفة المریدین، ج۱، ص۱۵ـ۱۷، چاپ احمد علی رجائی، تهران ۱۳۵۴ش.
[۲۸]
مجهولالمؤلف، منتخب رونق المجالس و بستان العارفین و تحفة المریدین، ج۱، ص۴۹ـ۵۰، چاپ احمد علی رجائی، تهران ۱۳۵۴ش.
تألیف شده در قرن پنجم احتمالاً در نیشابور، نقل شده است.۳ - منصب خطابت نیشابوربه نوشته ابوالفضل بیهقی ، [۲۹]
ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۶۲۸، چاپ علیاکبر فیاض، مشهد ۱۳۵۰ش.
سلطان مسعود غزنوی در سال ۴۲۶ منصب خطابت نیشابور را رسماً به صابونی تفویض کرد که موجب آزردگی قاضی صاعد، بزرگ حنفیان نیشابور، شد.۴ - سرودن شعرصابونی شعر نیز میگفته و برخی از اشعار عربی او در منابع نقل شده است. ۵ - اساتید و مشایخصابونی نزد مشایخ شافعی خراسان (خاصه نیشابور)، همچون ابوبکر بن مهران مقری ، ابوالحسین خفاف ، حاکم نیشابوری ، محمد بن عبدالله جوزقی و شیخ شافعیان سرخس ( زاهر بن احمد سرخسی ) و دیگر افراد هم طبقه آنان، به سماع حدیث و فراگیری مذهب شافعی پرداخت، هر چند از لحاظ نگرش کلامی بیشتر به اهل حدیث گرایش داشت. [۳۳]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۲۸۳۲۸۴، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
از دیگر استادان وی، ابوطاهر محمد بن فضل بن خزیمه بود که صابونی نزد او کتاب التوحید جدّش، ابنخزیمه ، را خواند. [۳۴]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۲۲۳، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
[۳۵]
ابنحجر عسقلانی، المعجم المفهرس أو تجرید اسانید الکتب المشهورة و الاجزاء المنثورة، ج۱، ص۵۲، چاپ محمد شکور محمود حاجی امریر میادینی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
او از محدّثان شام و حجاز نیز حدیث شنید. [۳۶]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۶، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
دیدار او از سرخس و روایت حدیث از زاهر بن طاهر سرخسی زمانی بود که ابوسعید ابوالخیر میهنی نیز در آنجا حضور داشت و نزد سرخسی شاگردی میکرد. [۳۷]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۳۰۸ـ۳۰۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
۶ - مجالس تحدیثبه گفته عبدالغافر فارسی ، [۳۸]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۶، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
صابونی در خراسان و هند و طبرستان و شام و بیت المقدس و حجاز به تحدیث پرداخت. فارسی [۳۹]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۶، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
و سمعانی [۴۰]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۲۸۴، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
گفتهاند که مردم از صابونی بسیار سماع حدیث کردهاند. ابنعدیم فهرست کردن نام ناقلان از صابونی را به دلیل کثرتشان موجب تطویل سخن دانسته است. از جمله آنان، ابوبکر اسماعیل بن احمد بیهقی (متوفی ۵۰۷) بوده است [۴۲]
عبدالکریم بن محمد سمعانی، التحبیر فی المعجم الکبیر، ج۱، ص۸۳ ۸۴، چاپ منیره ناجی سالم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
(برای نام دیگر کسانی که از صابونی سماع حدیث کردهاند به این منابع رجوع کنید [۴۳]
عبدالکریم بن محمد سمعانی، التحبیر فی المعجم الکبیر، ج۱، ص۱۰۱، چاپ منیره ناجی سالم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
[۴۴]
عبدالکریم بن محمد سمعانی، التحبیر فی المعجم الکبیر، ج۱، ص۱۱۱، چاپ منیره ناجی سالم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
[۴۵]
عبدالکریم بن محمد سمعانی، التحبیر فی المعجم الکبیر، ج۱، ص۱۲۶، چاپ منیره ناجی سالم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
[۴۶]
عبدالکریم بن محمد سمعانی، التحبیر فی المعجم الکبیر، ج۱، ص۱۴۴، چاپ منیره ناجی سالم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
[۴۷]
عبدالکریم بن محمد سمعانی، التحبیر فی المعجم الکبیر، ج۱، ص۱۵۷، چاپ منیره ناجی سالم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
). سمعانی بسیاری ازاین اشخاص را ملاقات کرده و گاه به اثری اشاره نموده که آن را به روایت از صابونی در طریق خود داشته است. [۴۹]
عبدالکریم بن محمد سمعانی، التحبیر فی المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۸۳۲۸۴، چاپ منیره ناجی سالم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
آخرین کسی که از صابونی سماع حدیث نموده، ابوعبدالله فُراوی بوده [۵۰]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۷۳۴، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۵۱]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۲۸۴، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
که ابنعساکر به واسطه او از صابونی روایت نقل کرده است.۷ - ویژگیهاصابونی در میان شافعیان نیشابور جایگاه بسیار برجستهای داشته است و آنان به او لقب «شیخالاسلام»، [۵۳]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۶، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
«امام المسلمین» و «سیف السنة» داده بودند. [۵۶]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۸، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
[۵۷]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۲۷۶، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
وی در مناظره بسیار متبحر بوده و در دفاع از مذهب شافعی نقش مهمی داشته است. [۵۸]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۸ـ۱۷۹، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
صابونی در دانش تفسیر نیز تبحر داشته و با عنوان «المفسر» شناخته میشده است. [۶۰]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۶، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
[۶۲]
ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۹، ص۶ـ۷، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/۱۹۹۵ـ۲۰۰۰.
ادنهوی، [۶۴]
ادنهوی، احمد بن محمد، ج۱، ص۱۷، طبقات المفسرین، چاپ سلیمانبن صالح خزی، مدینه ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
بدون ذکر نام کتاب وی، نوشته که وی در تفسیر صاحب تألیف بوده است.۸ - سفرهاصابونی با وجود سفرهای فراوانش، بیشتر ایام زندگی خود را در نیشابور گذرانده است. [۶۵]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۶، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
وی در ۴۰۲ در مسیر حج ، به حلب و در ۴۳۲ به دمشق رفت. البته احتمال دارد که تاریخ ورود وی به حلب تصحیف شده و او در همان سال ورودش به دمشق، به حلب هم رفته باشد. ابنعساکر از حدیث گفتن صابونی در دمشق و برگزاری مجالس موعظه او سخن گفته و از برخی محدّثان دمشقی، که از وی حدیث سماع کردهاند، نام برده است.۹ - مراوده با بزرگانصابونی با برخی محدّثان همعصر خود نیز مکاتبه داشته که مضمون خلاصهای از یکی از مکاتبات او را ابنعساکر گزارش کرده است. [۷۳]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۸، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
او با ابوسعید ابوالخیر نیز مراوداتی داشته و محمدبن منور میهنی [۷۵]
محمد بن منور میهنی، اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۱۲۲، چاپ محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران۱۳۶۶ش.
[۷۶]
محمد بن منور میهنی، اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، ج۱، ص۱۲۹، چاپ محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران۱۳۶۶ش.
برخی مطالب راجع به ابوسعید را از وی نقل کرده است.۱۰ - وعظ و خطابه در نیشابورصابونی حدود هفتاد سال به وعظ و خطابه اشتغال داشت و بیست سال خطیب مسجد جامع نیشابور بود. [۷۷]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۶، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
شاید شهرت یافتن او به شیخالاسلام نیز با این منصب وی ارتباط داشته است. او به عنوان فرستادۀ سلطان محمود غزنوی به هند سفر کرد. وی یکی از کسانی بود که در فتنه مشهور نیشابور، در تأیید فتوای ابوالقاسم قشیری که در سال ۴۳۶ صادر کرده بود، مطلبی نوشت. [۸۱]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۳، ص۳۷۴۳۷۵، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
۱۱ - درگذشتعبدالغافر فارسی دربارۀ علت مرگ صابونی به نامهای از اهالی بخارا مبنی بر شیوع وبا در آن منطقه اشاره کرده است که مردم برای رفع این مشکل از او درخواست دعا کرده بودند. وی در مجلس وعظ خود در خصوص این واقعه و دوری از معصیت مبالغه بسیار کرد، به گونهای که حال خودش نیز دگرگون شد و درد شدید شکم گرفت و در حالی که از درد فریاد میزد مجبور به ترک منبر شد. در روز هفتم بیماریش، سکرات موت بر او ظاهر شد. صابونی با فرزندان خود وداع، و وصایای خود را بیان کرد. سپس مقری مخصوص خود را فرا خواند. مقری به خواندن قرآن مشغول بود و زمانی که سوره یس را میخواند، حال صابونی دگرگون شد. در آن حالت صابونی حدیث مشهور نبوی را میخواند، با این مضمون که هر کس آخرین کلامش تهلیل باشد، به بهشت میرود. سرانجام، وی در عصر همان روز در ۴۴۹ درگذشت. سپس جنازۀ او در محله حرب، که مدفن خاندان صابونی در آنجا بود، به خاک سپرده شد. [۸۲]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۷۹ـ۱۸۰، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
[۸۴]
ادنهوی، احمد بن محمد، ج۱، ص۱۱۸، طبقات المفسرین، چاپ سلیمانبن صالح خزی، مدینه ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۸۵]
ابنعدیم، به نقل از ابوعلی حنبلی، که سال درگذشت وی را ۴۵۰ذکر کرده است، ج۴، ص۱۶۸۴، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، چاپ سهیل زکار، بیروت.
فارسی برخی گزارشهایی را که دربارۀ خوابهایی است که پس از مرگ او دیده شده و اشعاردر رثای او را آورده است. ابوالقاسم قشیری، که در هنگام درگذشت صابونی در طوس بود، نامهای در تعزیت او به نیشابور فرستاد که بخشی از آن را فارسی نقل کرده است. [۸۸]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۲۸۲، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
[۸۹]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۲۸۴۲۸۵، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
قبر صابونی تا مدتها بعد وجود داشته و ابوسعد سمعانی از زیارت فراوان قبر او و اجابت دعا در کنار قبرش سخن گفته است. [۹۰]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۲۸۳، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
۱۲ - اعقاب و فرزنداننام برخی از فرزندان صابونی دانسته است: بزرگترین فرزند او ابونصر عبدالله بود [۹۱]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۴۴۸، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
که در راه سفر حج ، در آذربایجان درگذشت و جنازه اش به نیشابور بازگردانده شد [۹۳]
محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۶۲۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
ابوبکر عبدالرحمن [۹۴]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۴۹۱، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
ابوسعد سعید [۹۵]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۳۷۱، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
زهرا که به فاطمه شهرت داشت و با عالمی به نام ابوالحسن علی زهری (متوفی ۴۶۴) ازدواج کرد [۹۶]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۵۸۱، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
و به نوشته فارسی [۹۷]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۳۵۹، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
وی دیدگان زنی عالم و محدّث بود؛ خدیجه (متولد۴۰۴ و متوفی ۴۸۸) که با عالمی به نام ابوبکر محمد بن محمود بن سوره تمیمی (متوفی ۴۷۷) ازدواج کرد [۹۸]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۶۸، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
و زنی عالم بود که فارسی [۹۹]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۳۳۸، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
به برخی از سماعیات او اشاره کرده است؛ مبارکه، معروف به ستیک (متولد ۴۱۵ و متوفی ۴۹۰)، که با ابواسحاق ابراهیم جیلی (متوفی ۴۵۱) ازدواج کرد [۱۰۰]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۵۷ـ۱۵۸، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
به زهد و تصوف شهرت داشت [۱۰۱]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۳۸۷، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
(برای بحثی دربارۀ اعقاب و فرزندان صابونی به این منابع رجوع کنید [۱۰۲]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۶۸، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
[۱۰۳]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۲۲۴ـ۲۲۵، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
[۱۰۴]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۳۳۸، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
). از میان اعقاب صابونی، نوادهاش ابوعثمان اسماعیل بن عبدالرحمن بن اسماعیل بن عبدالرحمن فردی مشهور بوده که در ۵۱۷، در کهنسالی، در ری درگذشت و جنازه اش را به نیشابور منتقل کردند و به احتمال بسیار در قبرستان خانوادگی خاندان صابونی به خاک سپردند. [۱۰۵]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۲۰۲ـ۲۰۳، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
صابونی برادری به نام ابوعلی اسحاق داشت که به سجزی نیز مشهور بود. هرگاه صابونی نمیتوانست در مجلس موعظه خود حضور یابد، او به جایش به منبر میرفت. ابوعلی اسحاق در ۴۵۵ درگذشت و در مقبرۀ خانوادگی خاندان صابونی در محله حرب به خاک سپرده شد. ابوعلی گرایشهای صوفیانه داشت. [۱۰۶]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۲۱۹، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
۱۳ - آثار۱۳.۱ - الرسالة فی إعتقاد أهل السنةاثر بسیار مشهور صابونی، کتابی است در بیان اعتقادات با عنوان الرسالة فی إعتقاد أهل السنة و أصحاب الحدیث و الأئمة یا عقیدة السلف و أصحاب الحدیث. چون صابونی خود هیچ نامی برای کتابش عنوان نکرده، [۱۰۸]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۵۱، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
احتمالاً اسامی مذکور، بویژه نام اخیر، بعدها به عنوان اسم کتاب مطرح شدهاند. [۱۰۹]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۵۱ـ۵۳، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
شاید نام اصلی کتاب، الفصول فی الأصول بوده که ابنحجر عسقلانی [۱۱۰]
ابنحجر عسقلانی، المعجم المفهرس أو تجرید اسانید الکتب المشهورة و الاجزاء المنثورة، ج۱، ص۵۶، چاپ محمد شکور محمود حاجی امریر میادینی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
طریق خود را در روایت آن ذکر کرده است. در ابتدای یکی از نسخههای خطی کتاب نیز عنوان الفصول فی بیان الأصول نوشته شده است. [۱۱۱]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث، ج۱، ص۵۲، چاپ عبدالرحمن بن عبدالمجید الشمیری، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
صابونی دراین کتاب فشردهای کلامی از عقاید اهل سنت بر مشرب اهل حدیث را به شکلی که در زمان خود متداول بوده مطرح کرده است. [۱۱۲]
برای نگاهی تحلیلی به محتوای کتاب رجوع کنید به، اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، ج۱، ص۶۲ـ۱۵۲، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث، چاپ عبدالرحمن بن عبدالمجید الشمیری، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
ظاهراً در برخی مسائل، اهل حدیث قرون بعدی عقایدی متفاوت با آنچه صابونی آورده است داشتهاند. از جمله، صابونی در آغاز رساله خود از نیت سفر حج و زیارت قبر پیامبر سخن گفته که مصحح سلفی بر آن خرده گرفته است. [۱۱۳]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، ج۱، ص۱۵۹، پاورقی ۱، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
به گفته صابونی، [۱۱۴]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۱۵۸ـ۱۶۰، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
او این کتاب را در هنگام سفر حج خود و عبور از شهر آمل طبرستان و گیلان و به خواهش اهل حدیث آنجا نوشته است. این کتاب از آثار مورد توجه عالمان اهل حدیث شام بوده و ابنقیم جوزیه [۱۱۵]
ابنقیم الجوزیه، اجتماع الجیوش الاسلامیة علی غزو المعطلة و الجهمیة، ج۱، ص۱۵۵، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
نقلی از آن را آورده، کمااینکه بر اساس سلسله سند آغازین نسخه نیز میتوان تداول متن در میان اهل حدیث دمشق را دریافت. [۱۱۶]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۱۵۵ـ۱۵۸، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
ظاهراً متن مذکور در میان شافعیان نیشابور نیز بسیار مورد توجه بوده است. [۱۱۷]
ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۹، ص۱۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/۱۹۹۵ـ۲۰۰۰.
[۱۱۸]
برای سماعات کتاب رجوع کنید به، اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، ج۱، ص۳۲۲ـ۳۲۷، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
صابونی در تألیف این اثر از برخی متون کهنتراستفاده کرده است، از جمله از رساله الإعتقاد ابوالحسن علیبن مهدی مامطیری [۱۱۹]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۱۶۵ـ۱۷۰، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
رسالهای از ابوبکر اسماعیلی جرجانی [۱۲۰]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۱۶۸ـ۱۶۹، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
[۱۲۱]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۱۹۲، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
رساله صریحالسنة محمد بن جریر طبری ، که صابونی [۱۲۲]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۱۷۱ـ۱۷۲، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
[۱۲۳]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۱۷۳، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
از آن با عنوان الإعتقاد یاد کرده است؛ و کتاب التوحید ابنخزیمه . [۱۲۴]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۲۲۳ـ۲۲۴، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
[۱۲۵]
برای برخی منابع دیگر وی رجوع کنید به، اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، ج۱، ص۱۸۷، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
[۱۲۶]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۲۲۰ـ۲۲۳، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
[۱۲۷]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۳۱۸، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
متن مذکور چندین بار منتشر شده است، از جمله ناصر بن عبدالرحمن بن محمد جدیع در رساله دانشگاهی خود چاپی تحقیقی ازاین اثر عرضه کرده است (ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸). ابوالیمین منصوری (قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۳) نیز متن کتاب را، بر اساس چند نسخه خطی، تصحیح و چاپ کرده است. عبدالرحمن بن عبدالمجید شمیری نیز آن را چاپ کرده (قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷) که بر اساس دو چاپ کهنتر کتاب بوده و به نسخه های خطی کتاب دسترسی نداشته است. ظاهراً میاناین چاپها تفاوتهایی وجود دارد.۱۳.۲ - وصیتنامه صابونیسبکی [۱۲۸]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۲۸۵۲۹۲، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵.
از متن مشابه دیگری به عنوان وصیتنامه صابونی سخن گفته که احتمالاً این متن را از کتاب بغیةالطلب ابنعدیم نقل کرده است. ابنعدیم متن وصیت نامه را از حافظ ابوطاهر سلفی ، که آن را به طریق متصل به صابونی روایت کرده، نقل نموده است. صابونی این متن را احتمالاً زمانی که در ۴۳۲ در سفر حج بوده با خود به همراه داشته و آن را در دمشق عرضه کرده است. ۱۳.۳ - المائتیناز دیگر کتابهای غیر موجود صابونی، کتاب المائتین است، مشتمل بر یکصد حدیث و یکصد حکایت و یکصد شعر ، که برخی مطالب آن در منابع بعدی نقل شده است. ابنحجر عسقلانی [۱۳۱]
ابنحجر عسقلانی، المعجم المفهرس أو تجرید اسانید الکتب المشهورة و الاجزاء المنثورة، ج۱، ص۳۴۷ـ۳۴۸، چاپ محمد شکور محمود حاجی امریر میادینی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
نسخهای از آن را در اختیار داشته و بخشهایی از آن را نزد مشایخ خود سماع کرده و مطالبی را از آن در آثارش نقل کرده است. [۱۳۲]
ابنحجر عسقلانی، فتح الباری، ج۱۱، ص۲۲۱، چاپ عبدالقادر شیبه الحمد، ریاض ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
[۱۳۳]
ابنحجر عسقلانی، لسان المیزان، ج۱، ص۳۴۸، چاپ عبدالفتاح ابو غدّة، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
[۱۳۴]
ابنحجر عسقلانی، لسان المیزان، ج۱، ص۷۰، چاپ عبدالفتاح ابو غدّة، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
ظاهراً ابوعثمان صابونی داوریهایی دربارۀ احادیث منقول دراین کتاب و راویان آنها نیز داشته است. [۱۳۵]
ابنحجر عسقلانی، لسان المیزان، ج۱، ص۳۴۸، چاپ عبدالفتاح ابو غدّة، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
[۱۳۶]
صالحی شامی، محمد بن یوسف، ج۱، ص۳۴۹، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۱۳.۴ - الدعواتکتاب الدعوات اثر دیگر صابونی است که بیهقی نقلی از آن را در کتاب الأسماء و الصفات [۱۳۷]
احمد بن حسین بیهقی، کتاب الاسماء و الصفات، ج۲، ص۲۰۰ـ۲۰۱، چاپ عمادالدین احمد حیدر، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
خود آورده است.۱۳.۵ - الانتصاراثر دیگر وی کتاب الانتصار است که صابونی [۱۳۸]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۲۱۰، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
[۱۳۹]
اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، ج۱، ص۲۶۴، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
در عقیدةالسلف به آن اشاره کرده و از گردآوری احادیث راجع به صفات در آن سخن گفته و آن را اثری مفصّل و مسند معرفی کرده است. در عصر صابونی، احادیث راجع به صفات، به دلیل تشبیهی دانستن معتزلیان ، مورد بحث بوده و پیش از صابونی، ابنفورک کتابی دربارۀ این احادیث نوشته بوده است. متن اخیر، فشردهای کوتاه در عقاید اهل سنت و با مشربی نزدیک به اهل حدیث است و همانند عقیدةالسلف صابونی است. هرچند وی فقیهی شافعی بوده، گرایش اهل حدیثی او احتمالاً تحت تأثیر داییاش، ابوالفضل عمر هروی (متوفی ۴۲۵ [۱۴۰]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۵۵۶، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
)، از عالمان حنبلی هرات، بوده است. بااین همه، گرایش کلامی اهل حدیث در میان شافعیان غیر متداول نبوده است.۱۳.۶ - تفسیرصابونی در نیشابور مدرسهای داشته [۱۴۱]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۶۴، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
[۱۴۲]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۴۳۲، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
که در آن نسخههای نفیسی نگهداری میشده است. از جمله، نسخهای از تفسیری مفصّل در صد جلد که امیر سامانی، خلف بن احمد، دستور فراهم آوردن آن را داده بوده و تا زمان فتنه غُزها در ۵۴۵، در مدرسه نگهداری میشده و ظاهراً در سال مذکور به اصفهان منتقل شده است. [۱۴۳]
محمد بن عبدالجبار عتبی، ترجمه تاریخ یمنی، ج۱، ص۲۱۴، ترجمه ناصح جرفادقانی، چاپ جعفر شعار، تهران ۱۳۷۳.
صابونی در مدرسه اش گاه مجلس املا نیز، برای محدثانی که به نیشابور میآمدهاند، برگزار میکرده است. [۱۴۴]
عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۴۳۲، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش.
۱۴ - فهرست منابع(۱) ابنحجر عسقلانی، فتح الباری، چاپ عبدالقادر شیبه الحمد، ریاض ۱۴۲۱/۲۰۰۱. (۲) ابنحجر عسقلانی، لسان المیزان، چاپ عبدالفتاح ابو غدّة، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲. (۳) ابنحجر عسقلانی، المعجم المفهرس أو تجرید اسانید الکتب المشهورة و الاجزاء المنثورة، چاپ محمد شکور محمود حاجی امریر میادینی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸. (۴) ابنعدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، چاپ سهیل زکار، بیروت، بی تا. (۵) ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/۱۹۹۵ـ۲۰۰۰. (۶) ابنقیم الجوزیه، اجتماع الجیوش الاسلامیة علی غزو المعطلة و الجهمیة، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۷) ادنهوی، احمد بن محمد، طبقات المفسرین، چاپ سلیمانبن صالح خزی، مدینه ۱۴۱۷/۱۹۹۷. (۸) ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی، تاریخ بیهقی، چاپ علیاکبر فیاض، مشهد ۱۳۵۰ش. (۹) احمد بن حسین بیهقی، کتاب الاسماء و الصفات، چاپ عمادالدین احمد حیدر، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲. (۱۰) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳. (۱۱) عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۸۴/۱۹۶۵. (۱۲) عبدالکریم بن محمد سمعانی، التحبیر فی المعجم الکبیر، چاپ منیره ناجی سالم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵. (۱۳) اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، چاپ ابوالیمین منصوری، قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۳. (۱۴) اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث او الرسالة فی اعتقاد اهل السنة و اصحاب الحدیث و الائمة، چاپ ناصربن عبدالرحمن بن محمد الجدیع، ریاض ۱۴۱۹/۱۹۹۸. (۱۵) اسماعیل بن عبدالرحمن صابونی، عقیدةالسلف و اصحاب الحدیث، چاپ عبدالرحمن بن عبدالمجید الشمیری، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷. (۱۶) صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳. (۱۷) محمد بن عبدالجبار عتبی، ترجمه تاریخ یمنی، ترجمه ناصح جرفادقانی، چاپ جعفر شعار، تهران ۱۳۷۳. (۱۸) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، المنتخب من السیاق، تلخیصابراهیمبن محمد صریفینی، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۴۰۳/۱۳۶۲ش. (۱۹) مجهولالمؤلف، منتخب رونق المجالس و بستان العارفین و تحفة المریدین، چاپ احمد علی رجائی، تهران ۱۳۵۴ش. (۲۰) محمد بن منور میهنی، اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، چاپ محمد رضا شفیعی کدکنی، تهران۱۳۶۶ش. ۱۵ - پانویس
۱۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «صابونی»، ج۱۶، شماره ۷۲۹۹. |